ماركس در كتاب " فقر فلسفه " نوشته است :
" مناسبات اجتماعی به طور كامل با نيروهای مولد پيوند دارد . انسانها
با اكتساب نيروهای مولد تازه‏ای ، وجه توليد خويش را عوض می‏كنند و با
تغيير وجه توليد و طرز امرار معاش خود ، كليه مناسبات اجتماعی را تغيير
می‏دهند . آسياب دستی نمودار جامعه ملوك الطوايفی و آسياب بخار نمودار
جامعه سرمايه‏داری صنعتی است " ( 1 ) .
نظريه تقدم نهاد مادی جامعه ، بر ساير نهادهای اجتماعی متناظر است با
نظريه تقدم كار بر انديشه . نظريه تقدم كار برانديشه در سطح فرد مطرح‏
می‏شودو نظريه تقدم نهاد مادی بر ساير نهادهای اجتماعی ، در حقيقت همان‏
تقدم كار بر انديشه است اما در سطح اجتماعی و با توجه به اينكه طرفداران‏
اين نظريه طرفدار تقدم جامعه شناسی انسان بر روان شناسی او نيز هستند پس‏
تقدم كار فردی بر انديشه فردی مظهر و نتيجه تقدم نهاد مادی بر ساير
نهادهای اجتماعی است ، برخلاف اينكه اگر روان شناسی انسان را بر جامعه‏
شناسی او مقدم بدانيم ، تقدم نهاد مادی جامعه بر نهادهای ديگر معلول و
نتيجه تقدم كار فردی بر انديشه فردی محسوب می‏شد .
نهاد مادی جامعه كه از آن به ساخت اقتصادی و بنياد اقتصادی نيز تعبير
می‏شود شامل دو بخش است : يكی ابزار توليد كه محصول رابطه انسان با
طبيعت است ، و ديگر روابط اقتصادی افراد جامعه در زمينه توزيع ثروت كه‏
از آن به روابط توليدی احيانا تعبير

پاورقی :
. 1 همان مأخذ ، ص 32 و . 33