" هر چيزی كه محدود به ذهن من باشد نظری است . آنچه در بسياری اذهان‏
می‏جنبد عملی است . آنچه بسياری از اذهان را با هم متحد می‏سازد ، تشكيل‏
توده می‏دهد و بدين ترتيب برای خودجايی در جهان می‏يابد " ( 1 ) .
و ماركس ، شاگرد وفادار وی می‏نويسد :
" واضح است كه سلاح انتقاد نمی‏تواند جايگزين انتقاد سلاحها شود . نيروی‏
مادی را فقط با نيروی مادی می‏توان سركوب كرد " .
ماركس برای اينكه اصالتی برای نيروهای غيرمادی قائل نشده باشد و ارزش‏
روشنگری آنها را ، و نه بيشتر ، روشن كرده باشد به سخن خود اينچنين ادامه‏
می‏دهد :
" اما نظريه نيز به محض اينكه در توده‏ها رسوخ كرد ، به نيروی مادی‏
مبدل می‏شود " ( 2 ) .
اصل تقدم ماده بر روح و تقدم جسم بر روان و اصالت نداشتن نيروهای‏
روانی و ارزشهای روحی و معنوی ، از اصول اساسی ماترياليسم فلسفی است .
نقطه مقابل اين اصل ، اصل فلسفی ديگری است مبنی بر اصالت روح و اينكه‏
همه ابعاد اصيل وجود انسان را نمی‏توان با ماده و شؤون آن توجيه و تفسير
كرد . روح واقعيتی است اصيل در حوزه وجود انسان و انرژی روحی ، مستقل از
انرژيهای مادی است ، از اين رو نيروهای روانی يعنی نيروهای فكری ،
اعتقادی ، ايمانی و عاطفی

پاورقی :
1 و . 2 آندره پی‏تر : ماركس و ماركسيسم ، ترجمه شجاع‏الدين ضيائيان ،
ص . 39