فرهنگی و مذهبی و سياسی و نظامی و اجتماعی - جلوهگاه شيوه توليدی و روابط
توليدی آن جامعه است . تغيير و تحول در بنياد اقتصادی جامعه است كه
جامعه را از بيخ و بن زيرورو میكند و جلو میبرد . نوابغ كه در نظريه پيش
سخنشان به ميان آمد جز مظاهر نيازهای اقتصادی ، سياسی و اجتماعی جامعه
نيستند و آن نيازها به نوبه خود معلول دگرگونی ابزار توليد است . كارل
ماركس ، و به طور كلی ماركسيستها و احيانا عدهای از غير ماركسيستها ،
طرفدار اين نظريهاند . شايد رايجترين نظريهها در عصر ما همين نظريه باشد
.
. 5 نظريه الهی : طبق اين نظريه آنچه در زمين پديد میآيد ، امر آسمانی
است كه طبق حكمت بالغه به زمين فرود آمده است . تحولات و تطورات
تاريخ ، جلوهگاه مشيت حكيمانه و حكمت بالغه الهی است . پس آنچه تاريخ
را جلو میبرد و دگرگون میسازد اراده خداوند است . تاريخ پهنه بازی اراده
مقدس الهی است . " بوسوئه " مورخ و اسقف معروف كه ضمنا معلم و مربی
لويی پانزدهم بوده است طرفدار اين نظريه است . اينهاست نظرياتی كه
معمولا در كتب فلسفه تاريخ به عنوان علل محركه تاريخ طرح میشود .
از نظر ما اين گونه طرح به هيچ وجه صحيح نيست و نوعی " خلط مبحث "
صورت گرفته است . غالبا اين نظريات به علت محركه تاريخ كه در پی كشف
آن هستيم مربوط نمیشود . مثلا نظريه نژاد يك نظريه جامعهشناسانه است و
از اين جهت قابل طرح است كه آيا نژادهای بشری از نظر عوامل موروثی يك
گونه استعداد دارند و هم سطحاند يا نه ؟ اگر هم سطح باشند همه نژادها به
يك نسبت در
|